کد مطلب:20425
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:6
انسان در دنيا به انجام چه كارهايي موظّف است و سعادتمند و خوشبخت چه كسي مي باشد؟
مقصود اصلي از خلقت انسان , است .
حال بايد ديد براي رسيدن به اين هدف چه بايد كرد؟ و در حقيقت وظائف انسان در دنيا چيست ؟
ممكن است پاسخ دهيد كه وظيفهء انسان , و است , ولي بهتر است اين طور پاسخ دهيم كه انسان براي رسيدن به هدف عالي آفرينش , بايد وظايفي را متحمل شود كه بخشي از آن يا يكي از آن ها است كه در روايات اسلامي اين گونه كار عبادت تلقّي و ارزش مندمحسوب شده است .
رسول اللّه 6فرمود:
كسب حلال است >.
باز فرمود:
كسي است كه در راه خدا پيكار مي كند>.
يكي ديگر از وظائف انسان عبادت به معناي خاص آن است ; يعني در شبانه روز نماز و ساير عبادات راانجام دهد.
امام كاظم 7فرمود: < اوقات خود را به چهار قسمت تقسيم كنيد:
عبادت و پرستش خدا; امورزندگي (كار و فعاليّت ); معاشرت با برادران و دوستان ; تفريح ولذّت جويي هاي حلال و استراحت >.(1)
شايد بتوان گفت : اصلي ترين وظيفهء انسان عبادت به معناي خاص باشد; يعني اگر انسان از حيث وظايفي مانند كار و برنامه هاي ديگر فارغ باشد, مثلاً جزيره اي است كه مواد غذايي برايش فراهم است و هيچ كارديگري ندارد, تنها وظيفه اي كه دارد, عبادت خداي تعالي است . بنابراين از بين وظائف انسان اصلي ترين ومهم ترين وظيفه , عبادت به معناي خاص آن است .
قرآن وظائف انسان را در تعبير كرده است :
آورده اند و عمل صالح انجام داده اند, در بهشت هايي كه از زير درختان آن ها, نهرها جاري است , داخل مي كنند>.
داده اند, برايشان آمرزش و رزق كريم مي باشد>.
مي دهند, وعده داده است كه آنان را خليفهء خود در روي زمين كند>.(2)
در مواردي وظيفه ذكر شده است :
< تعاونوا علي البرّ و التقوي و لا تعاونوا علي الاثم و العدوان ;(3) به هم ديگر بر اساس نيكي و تقوا ياري رسانيد و بر گناه و تجاوز هم ديگر را ياري نكنيد>.
از خدا و رسول كنيد>.
< يا ايّها الذين آمنوا اتقواللّه و كونوا مع الصادقين ;(4)اي مؤمنان ! تقوا را مراعات كنيد و با صادقان باشيد>.
ده ها آيهء ديگر سفارش به تقوا و جزا و پاداش متّقيان را بيان مي كند.
بنابراين مي توان گفت و عنوان هاي كلي هستند كه همهء وظايف انسان را شامل مي شوند. وظايفي از قبيل تنظيم اخلاق و صفات دروني , روابط اجتماعي , وظائف انسان نسبت به سايرمسلمانان و مستضعفان و وظايف انساني و وجداني كه هر انسان نيكوكار بايد آن ها را مراعات كند.
بايد گفت : كساني كه وظائف خود را انجام دهند, سعيد و خوشبخت اند و كساني كه وظائف خود را انجام ندهند, شقّي و بدبخت مي باشند:
سخن نمي گويد. گروهي بدبخت و گروهي خوشبخت اند; آنان كه بدبخت شدند, در آتش اند و براي آنان و است . همواره در آن جا خواهند ماند, مگر زماني كه پروردگارت بخواهد. او هر چه رابخواهد, انجام مي دهد.
امّا آنان كه خوشبخت و سعادت مند شدند, جاودانه در بهشت خواهند ماند مگر زماني كه پروردگارت بخواهد. اين بخششي است قطع نشدني >.
پس مي توان گفت بهشتيان , خوشبخت اند و جهنّميان , بدبخت ; امّا چه كساني به بهشت يا به جهنم خواهند رفت , گفته شد.
در روايات عوامل سعادت و شقاوت بيان شده كه ما به برخي از آن ها اشاره مي كنيم .
عوامل و نشانه هاي سعادت :
1 صبر;
2 محبّت به اهل بيت (علي 7و ساير ائمه :) و تمسّك به ولايت علي بن ابي طالب 7و اطاعت از آن حضرت ;
3 شهادت در راه خدا;
4 دوستان صالح ;
5 فرزندان صالح ;
6 قرآن و پيروي و يادگيري ;
7 تقوا و ايمان ;
8 اخلاق خوب ;
9 زيارت امام حسين 7
1 دوست داشتن علم ;
11 پند پذيري ;
12 تكذيب دجّال ;
13 فراغت بال براي مناجات با خدا;
14 جدايي از دنيا و مظاهر دنيا (زهد);
15 گفتن بسم الله الرحمن الرحيم و لاحول و لا قوة الاّ بالله .
آنچه گذشت , عوامل سعادت بود. اينك برخي نشانه ها:
1 خانهء وسيع ;
2 مركب راه وار;
3 زن متدين و زيبا;
4 زود شوهر دادن دختر;
5 نزديكي محل كسب با محل زندگي ;
6 شباهت فرزند به پدر;
7 دوستان فراوان .(5)
هفت مورد آخر مربوط به سعادت دنيا و بقيه مربوط به سعادت دنياو آخرت است .
امّا بعضي عوامل و نشانه هاي شقاوت :
1 دشمني با اهل بيت پيامبر7مخصوصاً با علي 7
2 گناه ;
3 حرص ;
4 رياست (جاه طلبي );
5 نيكي نكردن به پدر ومادر;
6 شنيدن نام پيامبر و صلوات بر آن حضرت نفرستادن ;
7 پاك نشدن از گناه در ماه رمضان ;
8 فقر;
9 قساوت قلب و خشكي چشم (گريه نكردن );
1 توجه بيش از حد به دنيا و مظاهر و تجملات آن ;
11 انجام دادن اعمال بدون طلب خير از خدا;
12 تصديق دجّال ;
13 نااميدي و يأس از رحمت و مغفرت خدا;
14 همسايهء بد;
15 زن بد;
16 خواري و ذلّت ;
17 خانهء تنگ ;
18 مركب خراب .(6)
ظاهراً پنج مورد اخير شقاوت دنيوي و بقيه شقاوت دنيوي و اخروي است .
(پـاورقي 1.تحف العقول (چاپ بيروت ), ص 302
(پـاورقي 2.مائده (5 آيه 2
(پـاورقي 3. زمر (39 آيهء 10
(پـاورقي 4.توبه (9 آيه 119
(پـاورقي 5.معجم بحارالانوار (چاپ دفتر تبليغات ) ج 6 مادهء سعه .
(پـاورقي 6له .معجم بحارالانوار, ج 7 مادهء شقي .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.